برای شما سرور
سلام
از 16 فروردین تاااااااااااااااااااااا همین الان که 5 خرداده، من مادر نی نی رو زیارت نکردم.یعنی 1 ماه و 20 روزه که ندیدمش .
دنیا دنیای تزاحمه. همه چیز رو نمیشه یه جا داشت.
وظیفه عقلی و شرعی ام ایجاب می کرد که برم(بمونم).
تا بعد از نیمه تیرماه هم برنمی گردم(می مونم).
این پرانتز ها معنیش اینه که:ما تو این شهر غریبیم، بخاطر همینم من مادر نی نی رو بخاطر بارداریش فرستادم شهرستان، پس من موندم و اون رفته، نه اینکه من رفته باشم و اون مونده باشه .
در هر صورت هرجا که باشه ما یکی که خیلی خیلی مخلصشیم، ارادت قلبی درایم خدمتشون و می خوام بهش بگم که:
« اوچیکتم سرور»
چند وقت پیش یه شعر برای مادر نی نی سرودم به این شرح:
دوباره خواب تو را دیدم و قرارم رفت
تحمل فراق تو از قلب زارم رفت
دوباره باز سوالی به جان من افتاد
چرا فرشته ی من پر زد از کنارم رفت؟
عجب حکایتی است این سفر برای دلم
فراق روی تو دارد خطر برای دلم
برای اینکه ببینمت، دوباره می خوابم
که دیدن تو می شود سپر برای دلم
جدایی تو یک قفس کشیده دور و برم
ببین که اشک دو چشمم چکیده دور و برم!
بدون تو تنها شدم درون غربت شهر
بیا که لشکر غصه رسیده دور و برم
طاق تحمل مردانه ام شکسته بیا
نگاه کن! دل دیوانه ام شکسته بیا
سفر بس است خانه ات آباد! دگر برگرد
ستون مرتعش خانه ام شکسته بیا