قلب بابا...

سلام ساعت 6 و 10 دقیقه عصر روز پنج شنبه سوم مردادماه سال 1392 فرشته ی کوچولوی ما پر زد و رفت پیش خدا. سخت بود. تو این سه روز خیلی بهش وابسته شده بودیم. تصویر قشنگ چهره اش یک لحظه از خاطرم پاک نمی شه.چه اون لحظه ای که تازه از زایشگاه آوردنش بیرون و چشماش رو باز و بسته می کرد و سرش رو به اینطرف و اونطرف می چرخوند، چه اون لحظه ای که تو ان آی سی یو نگام می کرد و زبونش رو در می آورد و می چرخوند دور لبش،  چه اون لحظه ای که از سردخونه تحویلش گرفتم، چه اون لحظه ای که داشتن غسلش می دادن، و چه اون لحظه ای که بند کفنش رو باز کردن و طرف راست صورتش رو گذاشتن رو خاک ته قبر کوجولوش. وقتی روحش پرکشیده بود صورتش واقعا آسمونی بود، زیبا بود، درس...

سلام ساعت 9 صبح روز سه شنبه یکم مردادماه سال 1392 فاطمه خانوم به دنیا اومد. ماماها گفتند که زیر لبش و زیر ناخن های دستش کبوده. آزمایش کردند. گفتن به احتمال زیاد مشکل قلبی داره. وقتی که ازش اکو گرفتیم معلوم شد که یک سمت قلبش کاملا مسدوده و سمت دیگه اش هم فقط یه سوراخ کوچولو وجود داره که خون ازش رد می شه. گاهی اکسیژن خونش اونقدر پایین میاد که تمام بدنش سیاه و کبود میشه. دکتر قلب گفته که نود و پنج درصد اینجور موارد شانسی برای زندگی ندارن. فاطمه کوچولو الان تو ان آی سی یو تحت مراقبته. فردا می رم مشهد براش دعا کنم. شما هم براش دعا کنید. این هم عکس فاطمه کوچولو:            &nbs...

بسم الله الرحمن الرحیم سلام به دوستای خوبم من 14 تیر ساعت 12 شب رسیدم شهرستان. خانوم و خانواده تو پارک اول شهر از من استقبال کردند. زحمت کشیدن. اما خبر اصلی، یکی دو هفته است که هر شب بعد افطار می ریم پیاده روی، اما هنوز فاطمه خانوم قصد تشریف فرمایی ندارن! ما هم که کاری جز انتظار ازمون بر نمیاد. خبرها حاکی از اینه که خانوم بهداشت یک هفته دیگه به فاطمه خانوم مهلت داده. افطار و سحر دعا کنید برای فاطمه کوچولو... این هدیه هم تقدیم به شما:   ...

به نام خدا امروز جمعه ۷ تیرماه ۱۳۹۲ ، پشت لپ تاپم نشستم و می نویسم:   1- به مدت یازده روز از تاریخ ۲۱ تا ۳۱ خرداد ۹۲ رفتم شهرستان و سرکار منزل گرامی رو زیارت کردم.یک هفته اس که برگشتم و تا یک هفته دیگه کار و بارم رو اینجا ردیف می کنم و برمی گردم شهرستان تا اواسط یا اواخر شهریور ماه.   2- خبر دیگه این که بهداشت گفته که إن شاء الله از ۹تیر به بعد هر لحظه امکان تولد فاطمه خانوم وجود داره.   یا علی(ع)   ...

سلام از 16 فروردین تاااااااااااااااااااااا همین الان که 5 خرداده، من مادر نی نی رو زیارت نکردم.یعنی 1 ماه و 20 روزه که ندیدمش . دنیا دنیای تزاحمه. همه چیز رو نمیشه یه جا داشت. وظیفه عقلی و شرعی ام ایجاب می کرد که برم(بمونم). تا بعد از نیمه تیرماه هم برنمی گردم(می مونم). این پرانتز ها معنیش اینه که:ما تو این شهر غریبیم، بخاطر همینم من مادر نی نی رو بخاطر بارداریش فرستادم شهرستان، پس من موندم و اون رفته، نه اینکه من رفته باشم و اون مونده باشه . در هر صورت هرجا که باشه ما یکی که خیلی خیلی مخلصشیم، ارادت قلبی درایم خدمتشون و می خوام بهش بگم که: « اوچیکتم سرور »       چند وقت پیش...

سلام شرایط ما خیلی خیلی پیچیده شد و نی نی مون ما رو از جنسیتش بی خبر گذاشت تا اینکه ما بالاخره دیروز در هشت ماهگی فهمیدیم که نی نی مون دختره... نور چشم بابا  ایشالله تا دو ماه دیگه دنیا رو می بینه... اسم خیلی قشنگی براش انتخاب کردیم... فاطمه خانوم... یا علی ...

سلام... وبلاگ نی نی قبل از خود نی نی به دنیا اومده.برای نی نی دعا کنید که سالم و صالح باشه...آمین اینم وبلاگ بابای نی نی: خورشیدها ...